۱۳۹۳ آذر ۴, سه‌شنبه

منِ او (11)

باید سکه رو می‌گذاشتی توی مکان مربوطه و شاسی کشویی رو می‌کشیدی تا بوق آزاد می‌گرفتی. اما فرآیند خورده شدن سکه زمانی اتفاق می‌افتاد که طرف مقابل گوشی رو بر می‌داشت و برای رسیدن صدات بهش شاسی سکه رو فشار میدادی تا ارتباط صدایی برقرار بشه.
کاشف به عمل اومده بود که بدون فشار دادن شاسی، صدا از طریق گوشی (و نه دهانی) ارسال می‌شد و در نتیجه، چه تماس های نفس‌گیر و آکروباتیکی که با حرکات رفت و برگشت گوشی بین گوش و دهان و بدون هزینه برقرار می شد.

تلفن عمومی مدرسه راهنمایی - اولین تلاش‌های برقراری روابط بدون هزینه - اصفهان قاعدتاً

۱۳۹۳ آبان ۱۴, چهارشنبه

منِ او (10)

معیارش برای حرام یا حلال بودن موسیقی، نه غِنا بودن اون، بلکه مجاز اعلام شدنش از سمت وزارت ارشاد بود و بر این مبنا آلبوم‌های شادمهر در لوس آنجلس ممنوع الگوش دادن به شمار می‌رفت و چندتای داخلی کاملاً حلال و مباح!

مهرداد، هم اتاقی 2 ساله. زمان ندیدن حقیقی: 6 سال

۱۳۹۳ آبان ۱۰, شنبه

منِ او (9)

بچه دست و دلبازی بود، اما یک مشکل اساسی داشت و آن اینکه هر چند ماه یکبار صورتحساب خرج‌هایی که برای بچه‌ها کرده بود رو می‌داد به دست راستشون که تسویه کنن!

جواد، یار دبستانی. مدت زمان ندیدن حقیقی: 20 سال
Free counter and web stats