۱۳۹۴ آبان ۲۴, یکشنبه

چرانه در پی عزم دیار خود باشم

هرزگاهی پیش میاد که پای رادیو 7 سابق و یا 100 برگ فعلی نشسته باشم و به دعوت نیت کردن کاکاوند برای فال حافظ لبیک بگم. دیشب یکی از همون مشورت کردن با حافظ‌ها پیش اومد و به قول قدما خوب گذاشت توی کاسه‌م!!!

چرانه در پی عزم دیار خود باشم *** چرانه خاک سر کوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم *** به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز محرمان سرا پرده ی وصال شوم *** ز بندگان خداوندگار خود باشم
چو کار عمر نه پيداست باری آن اولی *** که روز واقعه پيش نگار خود باشم
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان ***َگَرمُبَود گله ای راز دار خود باشم
هميشه پيشه ی من عاشقی و رندی بود *** دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ *** و گرنه تا به ابد شرمسار خود باشم

حافظ هم سرناسازگاری دارد با منِ مسکین در این روزگار بی معرفتی اجانب

۱۳۹۴ آبان ۱۱, دوشنبه

زنهار

دلم می‌خواست حالا حتی از نزدیک و به قول امروزیا فیس تو فیس هم اگه امکانش نیست، زنگ بزنم و با همون صدای سردم بهش بگم مبارکه دختر! چه بی خبر! به اندازه قداست دوستیمون که فقط خدا می‌دونه چقدره برات خوشحالم.
دلم می‌خواست بهش بگم مدیونتم، زندگی الانم رو مدیون چیزهایی هستم که تو بهم یاد دادی و حلالیت بخوام برای بدی‌هایی که بهش کردم.
دلم می‌خواست ...
.
.
.
اما فقط نوشتم خیلی مبارک باشه. هنوز شاید برداشت خوبی از چیزهایی که من دلم می‌خواست نشه!

۱۳۹۴ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

کانون


نمیدونم چرا بیشتر و پیشتر از اعلام انزجار نسبت به قوانین ضد زن در قضیة نیلوفر اردلان، دلم به حال بنیان اون خانواده‌ای سوخت که همچین مراودات کثیفی توش وجود داره! دلم به حال اون طفل کلاس اولی سوخت که پدر و مادری داره که غیر از خودش حالا به وسعت یک مملکت از مشکل بینشون اطلاع دارن. در مشکل ممنوع الخروجی شکی نیست، این خانواده الان به چه امیدی داره دور هم جمع میشه؟

۱۳۹۴ خرداد ۱۰, یکشنبه

بازگشت موقت


می‌شه نبود و شاد بود؟ قطعاً می‌شه، فی الواقع نظر اکثریت هم همینه! اما نبودن و برگشتن الان بحث اصلی این صله رحم نیست. بحث اصلی حس غریب این روزهاست. حس چشیدن طعم گذاشتن و رفتن. حس پریدن توی پرتگاه به امید صعود. حس بدیه؟ حاشا و کلا! با افتخار به استقبالش رفتم و ادامه خواهم داد.

شاید یک روز واضح‌تر ...
Free counter and web stats