۱۳۸۷ آذر ۳۰, شنبه

انسانم آرزوست

چند شب پيش بحثي با دوستان پيش اومد كه باعث شد مدتي توي فكر برم. نتيجة اين افكار اين بود كه طبقه بندي زير رو براي انواع دوستي انجام دادم:

اول: نفر اول با نفر دوم دوسته چون نفر دوم به اولي سود ميرسونه

دوم: نفر اول با نفر دوم دوسته چون هر دوتا به هم سود ميرسونن

سوم: نفر اول و نفر دوم با هم دوستن بدون اينكه لزوماً به هم سود برسونن

چهارم: نفر اول با نفر دوم دوسته چون ميخواد به نفر دوم سود برسونه

بعد يه نگاهي به اطرافم كردم و ديدم اگه من نفر دوم باشم، همة دوستام از جمله همون هايي كه باهاشون بحث كردم، هم دانشگاهيا، همكارا، رئيس، زن و دوست دختر (كه البته دو مورد آخري با استفاده از تجربيات ديگران نتيجه گيري شد) توي دستة دوم يا در حالت بد بينانه اولن. اما بهترين نوع دوستي نوع سومه كه هيچ چشم داشتي در كار نيست و از نظر من حالت ايده آل دوستيه. نوع چهارم فقط دوستي پدر و مادر با بچه هاشونه كه قضيش فرق داره. البته بايد قبول كرد كه دوستي نوع سوم توي اوضاع و احوال الان خيلي بعيد به نظر ميرسه.

پ.ن: بعد از اينكه عصبانيتم از بحث مسخرة اون شب فروكش كرد، تقسيم بندي بالا حيلي به نظرم مسخره اومد و نوشتة اونم در حد فاجعه. الان كه نگاه دقيق تري به دوستام ميندازم ميبينم كه كلي دوست باحال دارم كه هركدوم يه دنيا برام ارزش دارن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Free counter and web stats