ماه رمضون های خوابگاه، مهم نبود روزه گیر باشی یا نه، یه قانون نانوشته ای وجود داشت که باید ساعت زندگیت رو با برنامة غذایی خوابگاه تنظیم می کردی. سحرهای خوابگاه حال و هوای خودش رو داشت. توی پلی تکنیک غذا میومد دم در ساختمون و ما به همراه گربه های محله صف می کشیدیم برای گرفتن سحری توی اون هوای سرد. سیستم کوی دانشگاه کمی سخت تر بود و باید تا سلف مرکزی میرفتی تا قابلمة پر توی دستت ببینی. اما نکتة مهم، حال و هوای ماه رمضون های خوابگاه بود که طراوت خاص خودش رو داشت، نه دینداری دینش رو به زور توی حلق بقیه می کرد و نه بی دینی عقاید بقیه رو مورد تمسخر قرار می داد، چیزی که قبل و بعد از اون خیلی کم تجربه شد.
پیگیری
۶ سال قبل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر