۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

ويرچوال لايف استايل

آقاي اميدواري، معلم ادبيات دبيرستان چرت و پرت هاي زيادي رو سر كلاس توي مخ ما فرو مي كرد كه البته هيچكدومش رو يادم نيست. اما يك جملة آقا معلم توي ذهنم حك شده: "سن كه از 50 سال بالاتر مي ره، تعداد كسايي كه توي قبرستون مي شناسين بيشتر از آدم هاي زنده س". حالا شده حكايت من و اينترنت؛ تعداد دوستاني كه از طريق مجازي لطف كردن و تولدم رو تبريك گفتن چندين برابر روش هاي حقيقي بود. البته هنوز خيلي زوده كه كه ادعا كنم دوستي ها داره به سمت مجازي بودن پيش مي ره، اما به راحتي مي شه گفت اگر جامعة مجازي نبود نه تنها خيلي از دوستي ها اصلاً شكل نمي گرفت بلكه حتي دوستي هاي قديمي هم رو به نابودي مي رفت. بدي يا خوبي اين مسئله و يا اينكه اصلاً زندگي توي گودر و فيسبوك و وبلاگ مي تونه جاي زندگي واقعي رو بگيره يا نه رو نمي دونم؛ اما جملة محسن دليل اصلي علاقة من به اين فضاهاست: "اگه اينترنت نبود از چندتا از دوستامون خبر داشتيم؟"
.
.

اشتراك فيد مخفيگاه آزادي

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Free counter and web stats