یه ساختمان خیلی شیک و مجلل توی محلههای شمال شهر تهران که از بیرون و حتی ورودی واحد مشخص نبود که داخل اون چه خبره! به دعوت یکی از دوستان رئیس اونجا رفته بودیم تا شرایط ورود به بازار روسیه رو بررسی کنیم و البته رئیس هشدار داده بود از خطر "پاسدار زدگی" در این دفتر.
منشی دفتر که ظاهری آراسته و تا حدودی منشوری داشت ما رو به اتاق پشتی هدایت کرد و دوستان پاسدار بعد از ما وارد شدن. صحبت از امکانات در اختیارشون کردن و تعداد نفتکشهای خودشون رو به رخ کشیدن و روسیه رو کشور برادر نامیدن و اعلام آمادگی برای جهاد در سوریه کردن. و البته در کنار این بحثها کمی هم از بیزینس خودمون کلام رفت.
... یک سالی بود خبر نداشتم ازشون، تا اینکه فهمیدم توی دولت جدید تار و مار شدن و از ترس متهم شدن به مفاسد اقتصادی به گوشهای خزیدن. از دیروز و بعد از اطلاع از این سقوط امپراطوری ملموس و درک شده توی این فکرم که چرا سپاه باید از مذاکرات و رفع تحریم و خوب شدن روابط با دنیا استقبال کنه؟ چرا فرماندة سپاه با جملة بهتر از این نمیتونه حمایت از تیم مذاکره کننده رو اعلام کنه؟ اصولاً اگر فرض منتفع شدن مقامات رده بالای مملکتی از رانتهای بین المللی سپاه صحت داشته باشه، آیا امیدی به بهبود شرایط وجود خواهد داشت یا نه