اولين باري كه به طور رسمي جام جهاني رو با لذت دنبال كردم، سال 94 بود. بازي هاي قشنگ برزيل همه رو جذب خودش كرده بود و سوئد و بلغارستان هم پديده بودن. ايتاليا و آلمان رو هم به خاطر بازيكناش دوست داشتم و در نهايت خاطره تلخ كشته شدن اسكوبار (مدافع كلمبيا) به خاطر گل به خودي و به دست مافيا.
اما اولين جام جهاني كه فهميدم ميشه طرفدار يك تيم خارجي هم بود، جام فرانسه بود. از همون اول به خاطر حضور تيري آنري طرفدار فرانسه شدم و اين طرفداري هم ختم به خير شد. بازي هاي قشنگ ايران توي اون بازي ها و آخرين گزارش هاي لذت بخش خياباني هم فراموش نشدنيه.
از اون سال به بعد من طرفدار فرانسه باقي موندم. ضعيف شدن گاه و بيگاه اين تيم مثل جام 2002هم باعث نشد كه تيمم رو عوض كنم و عاشق قهرمان ها باشم. اوضاع الان فرانسه هم چندان خوب نيس. زيزو رفته و تيري آنري هم روزاي آخر فوتبالشه. اما باز هم با تمام وجود، فرانسه رو عشق است و لاغير!
اما اولين جام جهاني كه فهميدم ميشه طرفدار يك تيم خارجي هم بود، جام فرانسه بود. از همون اول به خاطر حضور تيري آنري طرفدار فرانسه شدم و اين طرفداري هم ختم به خير شد. بازي هاي قشنگ ايران توي اون بازي ها و آخرين گزارش هاي لذت بخش خياباني هم فراموش نشدنيه.
از اون سال به بعد من طرفدار فرانسه باقي موندم. ضعيف شدن گاه و بيگاه اين تيم مثل جام 2002هم باعث نشد كه تيمم رو عوض كنم و عاشق قهرمان ها باشم. اوضاع الان فرانسه هم چندان خوب نيس. زيزو رفته و تيري آنري هم روزاي آخر فوتبالشه. اما باز هم با تمام وجود، فرانسه رو عشق است و لاغير!
در 94 من فقط فینال رئ دیدم... 98 حسابی غرق شده بودم و همه بازیها رو می دیدم و گلزنها رو ثبت میکردم! منم طرفدار فرانسه بودم و هستم ولی یه حسی همیشه درونم فریاد میکشه آرژانتیناااااااا
پاسخحذفتیم فرانسه خره
پاسخحذفمریم