استعداد ذاتی نسل من در ساختن اسطورههای پوشالی به حدی بوده که به هر موفقیت تاریخی بدبین شده باشم. از کورش کبیر گرفته تا خون عاریایی و دکتر حسابی و بقیه، همه بیشتر در نظر من کاریکاتورهای بزرگنمایی شده از شخصیتهای موفقی هستن که به خاطر سرخوردگیهای معاصر، به شدت بزرگتر از واقعیت به تصویر کشیده شدن.
اما قضیة امیرکبیر کمی متفاوته. هنوز تعصبی که روی اسم این شخص دارم، و دلیلش هم کاملاً مشخصه، باعث نشده تا به دنبال انکار سجایای اخلاقیش دست به مطالعه و تحقیق سطحی بزنم. کاری که در مورد سایرین به راحتی انجام شد.
وقتی وطن به خون خودش تشنه میشود
اما قضیة امیرکبیر کمی متفاوته. هنوز تعصبی که روی اسم این شخص دارم، و دلیلش هم کاملاً مشخصه، باعث نشده تا به دنبال انکار سجایای اخلاقیش دست به مطالعه و تحقیق سطحی بزنم. کاری که در مورد سایرین به راحتی انجام شد.
وقتی وطن به خون خودش تشنه میشود
عشق است اگر نصیب رگم دشنه میشود
خون مرا بریز به رگهای میهنم
خون مرا بریز به رگهای میهنم
هرگز به حرمت وطنم دم نمیزنم
زنش و بچه هایش را ول می کند می رود با خواهر ناصرالدین شاه ازدواج می کند!
پاسخحذف