شاید یکی از معدود کشورهای دنیا باشیم که گروه حاکم نمی تونه از تاریخ قبل از خودش تعریف و تمجید کنه. توی مملکتی زندگی می کنیم که تقریباً هر سه یا چهار نسل یکبار شاهد تغییر بنیادین حکومت بودیم و این تغییر با سیاست "قبلی ها بد, ما خوب" اتفاق افتاده. بعد از انقلاب هم همین روند ادامه داشت با این تفاوت که از سال 84 به بعد و به لطف استقرار دولت عشق! گذشتة انقلابی ایران هم تکذیب و نفی شد.
هرچند این رفتار در بین سیاسیون رخ می ده اما نشون دهندة واقعیت تلخ فرهنگی بین ایرانی هاس. فرهنگی که همه چیز رو به صورت ناگهانی دوست داره و صبر و حوصلة تغییرات تدریجی رو تبدیل به یکی از آرزوهای دست نیافتنی کرده. نمی شه انکار کرد که وارد شدن به یک تغییر بنیادی نیاز به جرأت فوق العاده ای داره، اما انجام یک حرکت شجاعانه بدون در نظر گرفتن عقل و منطق کشنده خواهد بود، چیزی که تمام طول تاریخ اِن هزار سالة ایران رو به خودش اختصاص داده. زندگی هر یک افراد این مملکت وضع بهتری داره؟ کافیه یک نگاه به زندگی اطرافیانمون بندازیم تا انواع حرکات احمقانه به قصد ایجاد تحول در زندگی رو ببینیم!
هرچند این رفتار در بین سیاسیون رخ می ده اما نشون دهندة واقعیت تلخ فرهنگی بین ایرانی هاس. فرهنگی که همه چیز رو به صورت ناگهانی دوست داره و صبر و حوصلة تغییرات تدریجی رو تبدیل به یکی از آرزوهای دست نیافتنی کرده. نمی شه انکار کرد که وارد شدن به یک تغییر بنیادی نیاز به جرأت فوق العاده ای داره، اما انجام یک حرکت شجاعانه بدون در نظر گرفتن عقل و منطق کشنده خواهد بود، چیزی که تمام طول تاریخ اِن هزار سالة ایران رو به خودش اختصاص داده. زندگی هر یک افراد این مملکت وضع بهتری داره؟ کافیه یک نگاه به زندگی اطرافیانمون بندازیم تا انواع حرکات احمقانه به قصد ایجاد تحول در زندگی رو ببینیم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر