۱۳۹۱ بهمن ۱۵, یکشنبه

O+

از همون عنفوان کودکی و توی عالم کل کل‌های خواهر برادری، حتی "گروه خون" هم از دستمایه شدن در امان نمونده بود. گروه خونی "ن" Oمثبت بود و مال من Aمثبت. ن از پیشرو بودن گروه خونیش در عصر کنونی دم می‌زد و من ادعای کامل‌ترین بودن نوع خودم رو داشتم. اون به آمار جنایتکارها و اینکه گروه خونی درصد بالایی از اونا مثل منه اشاره می‌کرد و من در مقام دفاع، اون افراد رو خارج از قماش خودم طبقه بندی می‌کردم. گروه خونی من فطرت بشری رو تحت تأثیر قرار داده بود و Oمثبت یک جریان تحریف شدة فیزیولوژیکی بود. تمام این کل کل‌ها البته هیچ نتیجه خاصی نداشت، نه گروه خونی اون قابل عوض شدن بود و نه مال من.
عصر امروز برای اولین بار مجبور شدم که گواهی آزمایشگاهی برای نوع گروه خونم بگیرم و در کمال تعجب دیدم گروه خونی من هم Oمثبته! و حالا به این فکر فرو رفتم که اگر روزی برای همة باورها و مسائلی که بدون هیچ دلیل مستندی قبول کردم و حتی برای دفاع از اونها هم جنگیدم دلیل مستندی ارائه و خط بطلان بر همش بکشه، تکلیف یک عمر زندگی با اونها چی می‌شه؟ اصلاً لزومی داره انسان به چیزهایی که دقیقا به صورت شهودی قابل لمس نیست تعصب خاصی نشون بده؟ اولین کاری که کردم تماس با ن و حلالیت طلبیدن به خاطر دوران کودکی بود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Free counter and web stats