۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبه

مسلماني ز سر گيريد

اگر نگاه کاملاً سطحی به کشورهای تغییر طلب جهان در سال های اخیر داشته باشیم، نکتة جالبی ذهن رو به خودش مشغول می کنه. کشورهای ایران، افغانستان، عراق، تونس، یمن، لیبی، مصر، سوریه، بحرین و ... در یک نقطه اشتراک کاملی دارن و اون هم وجود اسلام در یک سمت ماجرا بوده. حضور اسلام توی این تحولات البته به یک شکل نبوده، یکجا دستور حرکات انتحاری رو صادر می کرده و جای دیگه به مردم امید آزادی می داده. اما واقعاً دلیل بلا خیز بودن دین ما چیه؟
از همون کتاب دینی دبستان، بچه ها با مقوله ای به اسم "دروغ مصلحتی" آشنا شده و یاد می گیرن که می شه یکی از ناپسندترین کارها رو انجام داد و حتی پاداش اخروی هم گرفت. بعد که جلوتر می ریم، کارهای بدتر از دروغ هم در شرایط خاص مستحق پاداش می شن، و خیلی که نزدیک تر می شیم، حکومت هایی رو می بینیم که به اسم حفظ اسلام، کشتن، اسیر کردن، تجاوز کردن و هزاران کردنیِ ناپسند دیگه رو هم مباح و به انجام دهندگانش وعدة حوریان بهشتی میدن.
اینکه آیا اسلام واقعی همین مجوزها رو صادر می کنه یا نه مورد بحث نیست، اما شکی در این نکته نیست که احکام کلی همة ادیان راه رو برای سوء استفاده باز گذاشته؛ بعضی جاها اما، ترجیح داده شده که دین شخصی باقی بمونه، و بعضی جاها دین باید به زور توی حلقوم جامعه فرو بشه! فعلاً که از طرف زمامداران اسلامی عموماً گزینة فرو کردن ترجیح داده شده.

۱۳۹۰ فروردین ۳۱, چهارشنبه

مشائي تري دي

"دوك تري دي" يكي از معدود بازيهاي كامپيوتري بود كه دوست داشتم و بازي مي كردم. بعد از مدتي، به لطف يكي از دوستان "چيت كد" بازي رو ياد گرفتم و ضمن روئين تن شدن، يا حسين گويان به ميون جك و جونورهاي بازي مي رفتم و همه رو نيست و نابود مي كردم. توي يكي از همين جهادهاي انتحاري، وقتي تيرها تموم شد و حسش هم نبود كه دوباره كد رو بزنم، در كمال تعجب ديدم كه آدم بدهاي بازي در حين اينكه به من حمله مي كنن، خودشون رو هم هدف قرار داده و نفله مي كنن. يكم كه بيشتر صبر كردم همه از بين رفتن و فقط يكي مونده بود كه اون هم با فوتي از پا افتاد و مرحله تموم شد.
حكايت "دوك تري دي" هم شده حكايت اين روزهاي ما! جك و جونورهاي مملكت افتادن به جون همديگه و ما هم يه گوشه نشستيم و در حين خوردن چاي با خدا، لبخندي مي زنيم و بر حماقت اين قوم مي خنديم. مشايي، حداديان، ارضي، جوانفكر، جنتي، احمدي نژاد و حتي قابلة آقا اثبات تئوري در عذاب بودن تن در اثر نبودن عقل در سر هستن. من كه به شخصه لذت مي برم از يلند شدن بوي تعفن كودتا، لطفاً مشائيش رو بيشتر كنيد!

۱۳۹۰ فروردین ۳۰, سه‌شنبه

اين رسم زمونه نيست

بعضي وقتا ظاهر زندگي آدم با واقعيتش فرق مي كنه. مي توني يك زوج رو خيلي خوشحال ببيني در حاليكه كالسكة بچة كوچيكشون رو هل مي دن، عاشقانه قدم بر مي دارن و خوشبختيشون رو توي چشم ملت مي كنن. مي شه عكس هاي خونوادگي رو ببيني و شك كني كه آيا اين دو نفر هيچوقت باهم دعواي زن و شوهري داشتن يا نه. ممكنه علاقة دو نفر به هم ماية غبطه خوردن جمع بزرگي باشه و نگاه هاي همراه با انرژي مثيت هميشه همراهشون. اما نكتة دردناك اينه كه همة اينها در ظاهر قضيه خلاصه شده باشه.
واقعيت اونجاست كه بعد از خبر تصادف و فوت بكي از دو كبوتر عاشق، بفهمي كه تصادف سناريوي موازي بوده و سنگ فرش هاي پياده رو در حاليكه به خاطر پخش شدن بدن يك زن سقوط كرده از طبقة پنجم به رنگ قرمز دراومدن، از واقعيت قضيه حكايت مي كنن.
خودكشي هيچوقت پايان يك زندگي عاشقانه نبوده، بعضي وقتا ظاهر زندگي آدم با واقعيتش "خيلي" فرق داره.

در ارتباط با: رسم زمونه

۱۳۹۰ فروردین ۲۸, یکشنبه

رسم زمونه

برای من، مردن همیشه دو وجه داشته. وجه اول خود متوفی بوده و از اونجائیکه (خوشبختانه) به جز فوت پدربزرگ هیچ وقت نوع درجه یک یا دو رو تجربه نکردم در بهترین حالت بی تفاوت بودم. همیشه هم این اعتقاد رو داشتم و دارم و خواهم داشت که جای شخص مرده بدون شک از جای ما بهتره. اما وجه دوم قضیه، اطرافیان متوفی هستن. با این مسئله هیچوقت نتونستم کنار بیام و بعد از فوت هر شخصی، ناراحتی برای اطرافیانشه که من رو به شدت ناراحت می کنه.
خبر خیلی کوتاه بود و در چند ثانیه خلاصه شد، اما آثار و نتایجش زندگی یک خونواده رو زیر و رو می کنه. خانم یکی از دوستان و مادر یه دختر سه ساله، فوت شد. به همین سادگی! شاید اگه زیاد به حکمت خدا شک نکنم برای آیندة خودم بهتر باشه! فقط خود خدا لطف کنه و دخترش رو که از صبح تا شب توی ذهنمه رو یه فکری براش بکنه.
پ.ن: تسلیت به اشکان و دختر خوشگلش گیلدا و تسلیت به خانوادة ح و آرزوی صبر برای همشون

۱۳۹۰ فروردین ۲۶, جمعه

جنبه نداريم اصولاً

يكي از ويژگي هاي جالب فيسبوك اينه كه اگه شما از يك كشور جديد وارد اكانتتون بشين مشكوك و وارد صفحة سوالات امنيتي ميشه. اما بر خلاف ساير سايت ها، توي اين صفحه خبري از سوال و جواب نيست، بلكه عكس دوستانتون رو نمايش مي ده و از شما مي خواد كه اسم اونها رو تگ كنيد.
البته گويا برادران فيسبوك در اين زمينه كم كاري كرده و ايران و ايراني رو خوب مورد بررسي قرار ندادن. مسلماً كار آسوني نخواهد بود كه از روي عكس سفره هفت سين و گل و بلبل و هزار كوفت ديگه اسم طرف تشخيص داده بشه و در اون لحظه خواهد بود كه فيسبوك تشخيص مي ده خارج رفتن و اينترنت وصل شدن به شما نيمده و ندا مي ده كه "از همون خراب شدة خودت بيا تو فيسبوك فرزندم"

۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

بی ثبات ها

شاید یکی از معدود کشورهای دنیا باشیم که گروه حاکم نمی تونه از تاریخ قبل از خودش تعریف و تمجید کنه. توی مملکتی زندگی می کنیم که تقریباً هر سه یا چهار نسل یکبار شاهد تغییر بنیادین حکومت بودیم و این تغییر با سیاست "قبلی ها بد, ما خوب" اتفاق افتاده. بعد از انقلاب هم همین روند ادامه داشت با این تفاوت که از سال 84 به بعد و به لطف استقرار دولت عشق! گذشتة انقلابی ایران هم تکذیب و نفی شد.
هرچند این رفتار در بین سیاسیون رخ می ده اما نشون دهندة واقعیت تلخ فرهنگی بین ایرانی هاس. فرهنگی که همه چیز رو به صورت ناگهانی دوست داره و صبر و حوصلة تغییرات تدریجی رو تبدیل به یکی از آرزوهای دست نیافتنی کرده. نمی شه انکار کرد که وارد شدن به یک تغییر بنیادی نیاز به جرأت فوق العاده ای داره، اما انجام یک حرکت شجاعانه بدون در نظر گرفتن عقل و منطق کشنده خواهد بود، چیزی که تمام طول تاریخ اِن هزار سالة ایران رو به خودش اختصاص داده. زندگی هر یک افراد این مملکت وضع بهتری داره؟ کافیه یک نگاه به زندگی اطرافیانمون بندازیم تا انواع حرکات احمقانه به قصد ایجاد تحول در زندگی رو ببینیم!

۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

Terminators

1- در یک مصاحبة تلویزیونی، جناب آقای رئیس سازمان محیط زیست کشور که پیش از این انواع سمت های مرتبط مثل استانداری رو تجربه کرده اعلام کرد که روند خشک شدن دریاچة ارومیه از 50 سال پیش شروع شده و در دولت نهم و دهم نه تنها وضعیت بدتر نشده، که به سمت بهبود هم پیش رفته و با ادامة این روند و به واسطة الطاف خداگونة رئیس جمهور محبوب به زودی شاهد بازگشایی! این دریاچه خواهیم بود (قاعدتاً نقل به مضمون).
2- به لطف حفاری اصولی و کارشناسی شدة متروی اصفهان، قسمت جنوبی سی و سه پل (ابتدای چهارباغ بالا) دچار ریزش و حفره ای به قطر دو متر هویدا گشت! به منظور حل بنیادین این مشکل و برقراری مجدد رفت آمد اتومبیل ها از این قسمت از متد کاملاً مدرنی استفاده شد که تعجب همگان رو برانگیخت. یک ورق فلزی ضخیم روي حفره قرار داده شده تا این مشکل برای همیشه مرتفع شود! (مشاهدات عینی).
3- رئیس سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد که علت اصلی تخریب سی و سه پل استفاده نشدن از اصول مهندسی در زمان ساخت پل بوده و تمام وقت و انرژی سازمان مطبوعش در چند سال اخیر به ماله کشیدن سوتی های گذشتگان صرف شده. وی افزود در تاریخ ایران به جز 6 سال اخیر وجدان کاری از جایگاه مطلوبی برخوردار نبوده و خرابی های اخیر در آثار تاریخی اصفهان به همین مسئله بر می گردد. او هرگونه ارتباط ساخت مترو با ریزش سی سه پل را ساختة ذهن مریض افرادی دانست که به زیر سوال بردن موفقیت های چشمگیر کشور عادت کرده اند. وی در پایان پیش بینی نمود که کل خیابان چهارباغ عباسی در حال تخریب بوده اما با احداث مترو و لرزش های ناشی از عبور قطار از زیر این آثار، روند تخریب را متوقف کرده که این نیز جزو افتخارات دولت خدمت گذار محسوب خواهد شد به طوریکه دانشمندان 138 کشور دنیا درخواست جزئیات علمی این دستاورد عظیم را شخصاً به رئیس جمهور محبوب ارائه داده اند که مدارکش موجود است. ضمن آنكه يه جاي سي و سه پل، پل جديدي ساخته خواهد شد كه بيش از چهل دهنه خواهد داشت و روي سي و سه پل را كم خواهد نمود (روزنامة ایران، فروردین 1395)!

۱۳۹۰ فروردین ۲۰, شنبه

جنبشي با 56 قلب

Image and video hosting by TinyPic

نامتان به واژة "شهيد" هويت داده، فراموش نخواهيد شد

۱۳۹۰ فروردین ۱۷, چهارشنبه

زنگ فرهنگ سازي (2)


دکتر "م" استاد راهنماي پروژة ليسانس که رسماً دهن بنده رو از همه لحاظ مورد عنايت قرار داد، از لحاظ علمي تسلط مناسبي روي موضوع پروژه نداشت و همين مسئله باعث شد که يکي دوبار کلاً من رو از خط اصلي منحرف کنه. اما ويژگي اصلي جناب دکتر "ملالغتي" بودن با درجة بالا بود. به شکلي که بين بچه ها به غلط گيري بر اساس نقطه و ويرگول معروف شده بود. نوشتن پايان نامه زير نظر دکتر "م" باعث شد که من هم به اين سندروم دچار بشم و از اون روز به بعد، با ديدن هر متن اول از همه اشکالات نگارش برام بولد مي شه.

نکات زير، موارد ساده اي هستن که نمي تونم ادعا کنم خودم همه ش رو رعايت مي کنم (از جمله در همين مکان مقدس که به دليل نبودن يا ندونستن نيم فاصله خيلي هاش بلااستفاده مونده)، اما اگر رعايت بشن افرادي مثل من هم از خوندن اون متن لذت خواهند برد.

1- پسوندهايي مثل "ها"، "تر"، "ترين" و ... جدا از کلمه و بدون فاصله نوشته مي شن (با استفاده از نيم فاصله، CTRL- در نرم افزار ورد)
2- در كلماتي از مثل "مي‌شود"، "برمي‌گردد" و غيره نبايد قسمتي مثل "مي" را آخر يك سطر و قسمت بعدي، يعني ”شود“ را اول سطر بعدي نوشت (براي رفتن کل کلمه به سطر بعد دکمه هاي shift و enter رو قبل از اون بزنيد. به ‌علاوه حروف اضافه نظير "به"، "مي" و غيره بدون اتصال به كلمات بعد خود تايپ مي شن (با استفاده از نيم فاصله).
3- بعد از عنوان بخش‌ها، هرگز دو نقطه (:) ظاهر نشده و زير آنها خط كشيده نمي شه.
4- اگر آخر يك جمله پرانتز و يا كروشه‌اي باشه، نقطه اون جمله بعد از پرانتز يا كروشه و بدون فاصله مياد. در ضمن پشت پرانتز با يک فاصله و داخل پرانتز بدون فاصله از کلمة مجاوره.
5- نقاط مكث در جملات با علامت " ،‌" و نه "," مشخص مي شن.
6- هميشه نقطه‌ها، ويرگول‌ها و غيره به حرف‌ قبل خود مي‌چسبن و بعد از اونها يك فاصله‌ خالي لازمه.
7- بعد از عباراتي مثل "سپس"، "به هرحال" و غيره كه اول جمله ظاهر مي‌شن، ويرگول بايد بياد.
8- ‌‌جمله داراي فاعل و فعله كه مي تونه يك كلمه يا مجموع چند كلمه باشه. بنابراين بايد از نوشتن جملات طولاني پرهيز کرد و در صورت لزوم، اون رو جزء جزء کرد (رجوع شود به وصيت نامة سياسي الهي سال سوم دبيرستان که جمله اي به بلندي يک صفحه وجود داشت و داراي يک فعل و 78 عدد "و" رابط بود!)
9- فعل جمع فقط براي انسان استفاده مي شه (به نظر من زياد درست نيست).
10- در نوشتن متون علمي با هر زبوني، به هيچ عنوان نبايد از افعال اول شخص استفاده کرد، در عوض تمام جملات بايد به صورت مجهول بيان بشن (مثال غلط: آزمايش ايکس را بر روي نمونه ها انجام داديم، مثال صحيح: آزمايش ايکس بر روي نمونه ها انجام شد).
11- از فعل "مي باشد" تا حد ممكن نبايد استفاده كرد. به جاي اون خيلي راحت مي شه گفت "است".

همونطور که گفتم، شايد 5% ارزش يک متن به رعايت کردن اين مسائل باشه و محتواي مطالب اهميت به مراتب بيشتري داشته باشه؛ اما همين 5% ناقابل باعث باز شدن يه حساب متفاوت روي نگارندة يه مطلب مي شه.
.
.
بي ربط: زنگ فرهنگ سازي (1)

۱۳۹۰ فروردین ۱۴, یکشنبه

تا هميشه

سال 73 یا 74 کلاس چهارم بودم. برنامه کودک ساعت 5 شبکه 1 برنامه ای داشت به اسم صندوق پست که توش یه مجری کم مو نامه های فرضی رو از یه صندوق پست عروسکی تحویل می گرفت و در خلال اون نامه ها توصیه های اخلاقی رو به زور توی کلة بچه ها فرو می کرد. شخصیتی به اسم ژولی پولی هم اون وسطا روی اعصاب رژه می رفت.
بعد از چند برنامه، شخصیت جدیدی وارد شد که کم کم باعث محبوبیت برنامه شد و اون مجری کم مو رو تبدیل کرد به "آقای مرجی". کلاه قرمزی و بعد از اون پسر خاله دو سالی رو مهمون خونه ها بودن و نقطة اوجشون رو هم توی سینما نشون دادن و رکورد فروش تاریخ سینمای ایران رو زدن.
مدت ها گذشت. تقویم سال 81 رو نشون داد و گردش روزگار هم من رو انداخت توی ترم 3 دانشگاه. کلاه قرمزی و پسر خاله اینبار با سروناز برگشتن روی پردة نقره ای و بازهم با اشتیاق رفتیم سینما فلسطین و خاطرات رو زنده کردیم.
سال 88 و 90 هم دوتا سریال از گروهشون پخش شد تا مشخص بشه یک تیم حرفه ای و تغییرات به روز و اضافه کردن شخصیت های جدیدی مثل گیگیلی، پسر عمه زا، ببعی، فامیل دور و ... می تونه باعث بشه که بعضی از چیزها هیچوقت تموم نشن. اما نکتة جالب اینه که بچه های این نسل ارتباط چندانی با کلاه قرمزی برقرار نمی کنن. شاید دلیلش این باشه که کلاه قرمزی و پسر خاله هم با ما بزرگ شدن، عاشقی کردن رو یاد گرفتن و سختی کشیدن.
با همة این مسائل، به احترام حمید جبلی، ایرج طهماسب، مرضیه محبوب و بقیة دوستان کلاه از سر بر می دارم که نه تنها کودکی من رو تحت تأثیر قرار دادن، جوونی رو هم با مرور اون خاطرات رنگ تازه ای دادن.

۱۳۹۰ فروردین ۱۲, جمعه

آشنایان ره عشق در این بحر عمیق، غرقه گشتند

بعضي از آدما هستن كه فقط وقتي هستي اونا هم هستن
تا سلام نكني سلام نميكنن
منتظرن تا كارشون بهت گير كنه تا بيان پيشت
دكمة Call رو وقتي روي اسمت فشار مي دن كه سودي توش باشه
...
بعضي از آدما، تورو براي خودت نمي خوان، براي اون چيزي كه براشون مياري مي خوان
بعضي از همين آدما اما، بايد هميشه باشن، اگه اينها هم نباشن، تنهايي مي مونه فقط
Free counter and web stats