تریلی پیچیده بود جلوی سرویس کارگری و راننده مینی بوس بیچاره هم تنها کاری که تونسته بود بکنه چرخوندن فرمون به سمت چپ بود. بقیة ماجرا شباهت زیادی به همة تصادفهای دیگه داشت. برخورد با پشت تریلی، انحراف به سمت خط مقابل، و یک تیر چراغ برق منجی که جلوی شاخ به شاخ شدن مینی بوس با ماشینهای روبرو رو گرفته و علیرغم نابود کردن کامل جلوی مینی بوس، باعث شده بود به طرز معجزه آسایی خون از دماغ کسی نیاد.
منظرة بعد از تصادف اما جالب بود. یک سری آدم مات و مبهوت که اون دنیا رو هم لحظهای درک کرده بودن و تا مدتی خیلی گیج و بی هدف فقط به اطراف نگاه میکردن. گویا دیدن مناظر این دنیا به مراتب از تصاویر اونطرف قشنگتر بوده. و جملة به یاد موندنی یکی از کارگرها که شرایط باعث شده بود سلسله مراتب سازمانی رو به کل از یاد ببره: "خره مُرده بودیما!!!"...
منظرة بعد از تصادف اما جالب بود. یک سری آدم مات و مبهوت که اون دنیا رو هم لحظهای درک کرده بودن و تا مدتی خیلی گیج و بی هدف فقط به اطراف نگاه میکردن. گویا دیدن مناظر این دنیا به مراتب از تصاویر اونطرف قشنگتر بوده. و جملة به یاد موندنی یکی از کارگرها که شرایط باعث شده بود سلسله مراتب سازمانی رو به کل از یاد ببره: "خره مُرده بودیما!!!"...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر