۱۳۹۱ بهمن ۱۲, پنجشنبه
۱۳۹۱ بهمن ۱۰, سهشنبه
وبلاگ نما
در راستای رسیدن تعداد مراجعین وبلاگ به 20000 بازدید، ضمن تشکر از همه دوستان آشنا و ناآشنا بابت این دستاورد عظیم! تصمیم گرفتم ده تا از پربینندهترین پستهای وبلاگ رو مرور کنم تا خاطرات زمان نوشتنش برام مجدداً زنده بشه:
10- دو قلوهای غریبه (211 بازدید)
یک کنجکاوی ساده در مورد مطالب انگلیسی داخل اینترنت در باب کارتونهای دوران کودکی من رو به ویکی پدیا و توضیحات در مورد رمانی رسوند که "دوقلوهای افسانهای" از روی اون ساخته شده بود. در حین خوندن متن، در یک لحظه تمام دنیا دور سرم چرخید و برای اولین بار در طول زندگی احساس فردی که بهش خیانت میشه رو درک کردم. دوقلوهای افسانه ای نه تنها خواهر برادر نبودن، بلکه هیچ نسبتی هم باهم نداشتن!
9- واژه شناسی (261 بازدید)
هرچند باید اعتراف کنم که چندان دل خوشی از اصفهان و اصفهانیها و مکتب اصفهانی بودن ندارم، اما این پست و شمارة 2 اون ادای دینی بود به سرزمین مادری خودم.
8- سکس حکومتی (272 بازدید)
لذت دیدن یک پورن البته به صورت گفتاری از تلویزیون جمهوری اسلامی تجربهای نیس که هر روز بشه اون رو تکرار کرد. با سپاس از جناب ازغندی برای این مطلب و تبدیل کردن لطیفهها به واقعیت. نکته دیگر اینکه هنوز در اون زمان از ترس فیلتر شدگی کل فرهنگ نوشتاری زبان فارسی در زمان نوشتن واژة سکس زیر سوال میرفت!
7- اندر ارتباط بيكيني و اصلاح الگوي مصرف (362 بازدید)
البته عنوان زرد این مطلب رو میشه دلیل اصلی تعداد بازدید از اون دونست، اما به هرحال رسیدن به ریشه نامگذاری سال اصلاح الگوی مصرف اون هم در بلاد کفر و اون هم در مورد لباس مذکور برام جالب بود.
6- پرواز همای (569 بازدید)
تب پرواز همای حدود سال 88 بالا گرفته بود و نوشتن این مطلب هم باعث شد این تعداد بازدید کننده در جستجوی آهنگهای جناب همای روانة این وبلاگ بشن و دست خالی برگردن. من شرمندهام واقعاً!
5- از بهترین های من- 3 (578 بازدید)
سریال فرندز، خاطراتش، شبهای دیدنش، بازیگرهای دوست داشتنیش، و دیگر هیچ ...
4- شومن فوتبالی (721 بازدید)
کافیه فیروز کریمی توی تلویزیون ظاهر بشه تا صحبتهاش مطلب برای محافل طنز جور کنه. اما این بار چون توی مدیوم محدود شبکه اصفهان مطرح شد گستردگی خاصی نداشت و مغفول موند. البته همین پست توی وبلاگ بلاگفا حدود 3500 نفر رو به داخل وبلاگ کشوند.
3- این روزهای 20:30 (742 بازدید)
جرقههای اولیة بهار عربی، بی اخلاقیهای همیشگی ضرغامی، و زخمی که هنوز از سال 88 تا امروز خوب نشده ...
2- ز-ز و م-ز (791 بازدید)
هنوز خودم متوجه نشدم که داخل این پست چه کلمة کلیدی هست که هر روز یک سری رو وارد اینجا میکنه. بدون شک استحقاق این جایگاه در قوارة این مطلب نیست!
1- خسته از تکرار هر روز (793 بازدید)
فقط یک دغدغة همیشگی توی زندگی من، همین.
10- دو قلوهای غریبه (211 بازدید)
یک کنجکاوی ساده در مورد مطالب انگلیسی داخل اینترنت در باب کارتونهای دوران کودکی من رو به ویکی پدیا و توضیحات در مورد رمانی رسوند که "دوقلوهای افسانهای" از روی اون ساخته شده بود. در حین خوندن متن، در یک لحظه تمام دنیا دور سرم چرخید و برای اولین بار در طول زندگی احساس فردی که بهش خیانت میشه رو درک کردم. دوقلوهای افسانه ای نه تنها خواهر برادر نبودن، بلکه هیچ نسبتی هم باهم نداشتن!
9- واژه شناسی (261 بازدید)
هرچند باید اعتراف کنم که چندان دل خوشی از اصفهان و اصفهانیها و مکتب اصفهانی بودن ندارم، اما این پست و شمارة 2 اون ادای دینی بود به سرزمین مادری خودم.
8- سکس حکومتی (272 بازدید)
لذت دیدن یک پورن البته به صورت گفتاری از تلویزیون جمهوری اسلامی تجربهای نیس که هر روز بشه اون رو تکرار کرد. با سپاس از جناب ازغندی برای این مطلب و تبدیل کردن لطیفهها به واقعیت. نکته دیگر اینکه هنوز در اون زمان از ترس فیلتر شدگی کل فرهنگ نوشتاری زبان فارسی در زمان نوشتن واژة سکس زیر سوال میرفت!
7- اندر ارتباط بيكيني و اصلاح الگوي مصرف (362 بازدید)
البته عنوان زرد این مطلب رو میشه دلیل اصلی تعداد بازدید از اون دونست، اما به هرحال رسیدن به ریشه نامگذاری سال اصلاح الگوی مصرف اون هم در بلاد کفر و اون هم در مورد لباس مذکور برام جالب بود.
6- پرواز همای (569 بازدید)
تب پرواز همای حدود سال 88 بالا گرفته بود و نوشتن این مطلب هم باعث شد این تعداد بازدید کننده در جستجوی آهنگهای جناب همای روانة این وبلاگ بشن و دست خالی برگردن. من شرمندهام واقعاً!
5- از بهترین های من- 3 (578 بازدید)
سریال فرندز، خاطراتش، شبهای دیدنش، بازیگرهای دوست داشتنیش، و دیگر هیچ ...
4- شومن فوتبالی (721 بازدید)
کافیه فیروز کریمی توی تلویزیون ظاهر بشه تا صحبتهاش مطلب برای محافل طنز جور کنه. اما این بار چون توی مدیوم محدود شبکه اصفهان مطرح شد گستردگی خاصی نداشت و مغفول موند. البته همین پست توی وبلاگ بلاگفا حدود 3500 نفر رو به داخل وبلاگ کشوند.
3- این روزهای 20:30 (742 بازدید)
جرقههای اولیة بهار عربی، بی اخلاقیهای همیشگی ضرغامی، و زخمی که هنوز از سال 88 تا امروز خوب نشده ...
2- ز-ز و م-ز (791 بازدید)
هنوز خودم متوجه نشدم که داخل این پست چه کلمة کلیدی هست که هر روز یک سری رو وارد اینجا میکنه. بدون شک استحقاق این جایگاه در قوارة این مطلب نیست!
1- خسته از تکرار هر روز (793 بازدید)
فقط یک دغدغة همیشگی توی زندگی من، همین.
همین ...
۱۳۹۱ بهمن ۸, یکشنبه
بختم ار يار شود، رختم از اينجا ببرد
یه وقتایی توی زندگی پیش میاد، انقدر در معرض هجوم سختیها قرار میگیری که دلت میخواد بری توی خیابون داد بزنی که آهای، من از این آدمهای اطرافم خسته شدم، خسته شدم انقدر خودم رو وقفشون کردم و هر وقت بهشون احتیاج داشتم زدن زیر همه چیز و رفتن. خسته شدم از کاری که مسئولیتش زیاده. خسته شدم از همه دوستیها و روابطی که تعفن منفعت طلبی همه وجودش رو پر کرده. متنفرم از قضاوتهای اساماسی. خسته شدم از کسایی که فقط تا وقتی حالت خوبه باهاتن و خوب نبودنها رو به حساب نقطه ضعفت مینویسن. خسته شدم از کسایی که تکلیفشون با خودشون روشن نیست و روی زندگی من هم تأثیر میگذارن. حالم دیگه داره به هم میخوره از مملکتی که کسی سر جای خودش نیست. متنفرم از خون پاک آریایی که فقط یک سری آدم عقدهای اهل افراط و تفریط تحویل دنیا داده. خسته شدم از "رو" بازی کردن با آدمهایی که همین رو بازی کردن رو علیه خودم استفاده میکنن. بری وسط حوض میدون نقش جهان و فریاد بزنی که من خسته شدم از همه چی، میفهمی لامسب؟ ...
اما نکته مهم اینه که من به هیچ عنوان این کار رو انجام نخواهم داد. دنیا و آدمهای توش خیلی من رو دست کم گرفتن که فکر میکنن با این چیزها از پا میفتم، من مرد روزهای سختم! پس بچرخ تا بچرخیم ...
پیشنهاد عنوان از پونه
اما نکته مهم اینه که من به هیچ عنوان این کار رو انجام نخواهم داد. دنیا و آدمهای توش خیلی من رو دست کم گرفتن که فکر میکنن با این چیزها از پا میفتم، من مرد روزهای سختم! پس بچرخ تا بچرخیم ...
پیشنهاد عنوان از پونه
۱۳۹۱ بهمن ۴, چهارشنبه
فراغت دلدادگی
اوایل دوران لیسانس، همون زمانی که خودم از اون با عنوان دوران جاهلیت یاد میکنم، به شدت عاشق و شیفته کایرا نایتلی بودم. در عصری که هنوز اینترنت و یوتیوب و دانلود فیلم توی بورس نبود، امکان نداشت فیلمی از کایرا نایتلی روی پردة سینماها بره و من اون رو ندیده باشم! عکسها و جلد مجلات و مصاحبه با شومنهای مشهور و حتی بریدههای نه چندان اخلاقی از فیلمها هم که جای خود رو داشت (هرچند با دید اون زمان ایشون بسیار ماخوذ به حیا تشریف داشتن!). اواخر همون دوران، یک سی دی از تمام دستاوردهای مربوط به اون عزیز دل رایت کردم که میشد اون رو ثمرة یک عمر دلدادگی دونست!
اما رفتن توی نخ یک بازیگر از جنس مخالف که کاملاً دست نیافتنی و فانتزی به نظر میرسه، چیز عجیبی توی زندگی یک پسر هجده بیست ساله نیست. چیزی که برای خود من جالبه، تغییرات ذائقه در طول زمان و با افزایش سنه و همین مسئله بعضی اوقات به شدت من رو میترسونه. الان نه تنها هیچ حسی نسبت به اون عزیز دل ندارم، بلکه خیلی دیگه از بازیگرها رو از لحاظ جلوههای بصری! به ایشون ترجیح میدم. آیا همة دلبستگیهای من به مرور زمان کمرنگ میشه یا چیزای دیگهای جای اونو میگیره؟ تا حالا که چندین بار و در چندین موقعیت مختلف این کمرنگ شدنها رو در موارد تعیین کنندهتری تجربه کردم و نه تنها از اون ناراحت نیستم، که خیلی به پیشبرد زندگیم کمک کرده. اما تکلیف دلبستگیهایی که آینده و مابقی عمرم رو تحت تأثیر قرار میده چه خواهد بود؟ ... سی دی مذکور هنوز توی کشوی اتاقمه، شاید یک روز برای خودش پستش کردم که دور همی بخندیم!
اما رفتن توی نخ یک بازیگر از جنس مخالف که کاملاً دست نیافتنی و فانتزی به نظر میرسه، چیز عجیبی توی زندگی یک پسر هجده بیست ساله نیست. چیزی که برای خود من جالبه، تغییرات ذائقه در طول زمان و با افزایش سنه و همین مسئله بعضی اوقات به شدت من رو میترسونه. الان نه تنها هیچ حسی نسبت به اون عزیز دل ندارم، بلکه خیلی دیگه از بازیگرها رو از لحاظ جلوههای بصری! به ایشون ترجیح میدم. آیا همة دلبستگیهای من به مرور زمان کمرنگ میشه یا چیزای دیگهای جای اونو میگیره؟ تا حالا که چندین بار و در چندین موقعیت مختلف این کمرنگ شدنها رو در موارد تعیین کنندهتری تجربه کردم و نه تنها از اون ناراحت نیستم، که خیلی به پیشبرد زندگیم کمک کرده. اما تکلیف دلبستگیهایی که آینده و مابقی عمرم رو تحت تأثیر قرار میده چه خواهد بود؟ ... سی دی مذکور هنوز توی کشوی اتاقمه، شاید یک روز برای خودش پستش کردم که دور همی بخندیم!
۱۳۹۱ بهمن ۳, سهشنبه
۱۳۹۱ بهمن ۲, دوشنبه
تن ها
هرچند شاعر به درستی فرموده که "تنها بودن یه کابوس شومه ..."، اما اصولاً از تمام خانوادهها انتظار میره که سفرهای مادام-موسیویی در برنامه زندگی اونها نهادینه شده باشه تا فرزند خانواده بتونه سالی یکی دو هفته رو در تنهایی مطلق سپری و به بدبختیهای خودش با فراغ بال فکر کنه. هرچند کوچکتر از اونی هستم که بتونم توصیه ای داشته باشم برای کسی، اما این بود درخواست من از تمام پدر و مادرهای عزیزتر از جان. جا داره از این فرصت هم استفاده کنم و دست پدر و مادر خودم رو ببوسم که مثل همین روزها، هرزگاهی همچین امکانی رو برای من فراهم میکن.
۱۳۹۱ بهمن ۱, یکشنبه
منِ این روزها
هر چقدر هم که عصر عصر موهای سیخ سیخی و ریشهای مکش مرگ ما و ابروهای نداشته و اینجور چیزها شده و ارزشهای تصویری قدیم تبدیل به ضدارزش شده باشن، اما هنوز سیبیل احترام خودش رو حفظ کرده. هنوز به سیبیل یه چشم یک مدل ساده آرایش نگاه نمیشه، عموم مردم سیبیل رو یک مکتب، یک طرز تفکر و بلکه یک ایدئولوژی میدونن. حتی هنوز میشه با گرو گذاشتن سیبیل اعتبار کسب کرد، هرچی به دسته دوچرخهای نزدیکتر، ارج و قربش هم نزد مردم بیشتر!
۱۳۹۱ دی ۲۷, چهارشنبه
مراقب خوبیات باش
اولین بار که عنوان این مطلب رو موقع خداحافظی از دوستی شنیدم، حس خنده داری بهم دست داد. خوبی هم چیزیه که باید مراقبش باشم؟ خب خودش هست دیگه، به مراقبت من احتیاج نداره که! داره؟
اما بعد که دقیقتر بررسی کردم، به عمق مفهوم این جمله پی بردم. رفتار متقابل آدمهاست که باعث تعریف خوبیها میشه و نه تنها هیچ دلیلی نداره که مادام العمر پایدار بمونه بلکه خیلی راحتتر از اونی که درست شده تخریب میشه.
پس شکی نیست که باید مواظب خوبیهام باشم، حتی بیشتر از سلامتی، که بیماری فقط خود آدم رو درگیر میکنه و "خوب نبودن" تمام آدمهای اطراف به جز خودم رو.
اما بعد که دقیقتر بررسی کردم، به عمق مفهوم این جمله پی بردم. رفتار متقابل آدمهاست که باعث تعریف خوبیها میشه و نه تنها هیچ دلیلی نداره که مادام العمر پایدار بمونه بلکه خیلی راحتتر از اونی که درست شده تخریب میشه.
پس شکی نیست که باید مواظب خوبیهام باشم، حتی بیشتر از سلامتی، که بیماری فقط خود آدم رو درگیر میکنه و "خوب نبودن" تمام آدمهای اطراف به جز خودم رو.
۱۳۹۱ دی ۲۲, جمعه
گیرم پدر تو بود فاضل
چهارم یا پنجم دبستان بودم که رفتن به کلاس زبان رو شروع کردم. "بابک" از دوستانی بود که توی اون دوره از کلاسها همیشه کنار هم میشستیم و دوستی خوبی رو در حال و هوای همون سن شکل داده بودیم. بابک در عصر آتاری توی خونه کامپیوتر داشت و لکچرهای سر کلاسش هم همیشه در مورد بازیهای کامپیوتری بود.
دوستیها و استخر رفتنها و کلاس زبان تا حدود اواخر راهنمایی ادامه داشت تا کم کم از همدیگه بیخبر شدیم. بعدترها شنیدم که رفته آمریکا و از اونجائیکه یه سمپادی اصیل بود، مثل بقیه گذاشتم به حساب پدیدة روزافزون فرار مغزها. این پیش زمینة ذهنی البته باعث نشد که دیشب با دیدن این خبر فکم به زمین نچسبه:
دوستیها و استخر رفتنها و کلاس زبان تا حدود اواخر راهنمایی ادامه داشت تا کم کم از همدیگه بیخبر شدیم. بعدترها شنیدم که رفته آمریکا و از اونجائیکه یه سمپادی اصیل بود، مثل بقیه گذاشتم به حساب پدیدة روزافزون فرار مغزها. این پیش زمینة ذهنی البته باعث نشد که دیشب با دیدن این خبر فکم به زمین نچسبه:
چهار ایرانیتبار در فهرست نشریه فوربز
دوهفتهنامه فوربز فهرستی از افراد زیر ۳۰ سال را منتشر کرده است که به نوشته این نشریه، دنیا را تغییر خواهند داد.
این فهرست که به ۳۰ زیر ۳۰ مشهور است، در بخشهای پانزدهگانهای چون رسانه، هنر، انرژی، اقتصاد، ورزش، فناوری و مواردی دیگر تقسیم و در هر کدام از این دستهها ۳۰ نفر فرد تأثیرگذار همراه با زندگینامهای کوتاه معرفی شدهاند.
در فهرست بخش فناوری نام چهار ایرانیتبار زیر ۳۰ سال به چشم میخورد.
3- بابک پهلوان
او با ۲۹ سال سن مدیرعامل اجرایی شرکت Clever Sense است. او به ایجاد برنامه Arthur کمک کرد. یک برنامه ویژه گوشیهای آیفون که به کاربران برای یافتن غذاخوریها و کافههای مورد علاقهشان یاری میرساند.
او در سال ۲۰۱۱ به گوگل پیوست تا به پیشرفت پروژه Google Place کمک کند. این سرویس گوگل هم برای یافتن مکانهای مورد علاقه کاربران طراحی شده است.
او در حال حاضر سرپرست نرمافزار آمار گوگل یا Google Analytics است.
خلاصه درسته که از اسب افتادیم، اما توی دوران اوجمون همچین دوستانی هم داشتیم!
عنوان پست: نظر خواننده پس از مطالعة این مطلب!
عنوان پست: نظر خواننده پس از مطالعة این مطلب!
۱۳۹۱ دی ۲۱, پنجشنبه
مرد فین
استعداد ذاتی نسل من در ساختن اسطورههای پوشالی به حدی بوده که به هر موفقیت تاریخی بدبین شده باشم. از کورش کبیر گرفته تا خون عاریایی و دکتر حسابی و بقیه، همه بیشتر در نظر من کاریکاتورهای بزرگنمایی شده از شخصیتهای موفقی هستن که به خاطر سرخوردگیهای معاصر، به شدت بزرگتر از واقعیت به تصویر کشیده شدن.
اما قضیة امیرکبیر کمی متفاوته. هنوز تعصبی که روی اسم این شخص دارم، و دلیلش هم کاملاً مشخصه، باعث نشده تا به دنبال انکار سجایای اخلاقیش دست به مطالعه و تحقیق سطحی بزنم. کاری که در مورد سایرین به راحتی انجام شد.
وقتی وطن به خون خودش تشنه میشود
اما قضیة امیرکبیر کمی متفاوته. هنوز تعصبی که روی اسم این شخص دارم، و دلیلش هم کاملاً مشخصه، باعث نشده تا به دنبال انکار سجایای اخلاقیش دست به مطالعه و تحقیق سطحی بزنم. کاری که در مورد سایرین به راحتی انجام شد.
وقتی وطن به خون خودش تشنه میشود
عشق است اگر نصیب رگم دشنه میشود
خون مرا بریز به رگهای میهنم
خون مرا بریز به رگهای میهنم
هرگز به حرمت وطنم دم نمیزنم
۱۳۹۱ دی ۱۸, دوشنبه
تولدی دیگر
الان که بر میگردم به یک سال گذشته نگاه میکنم، میبینم به صورت متناوب حالم خوب نبوده. بعضی از دلایل این بد بودنها برمیگرده به تصمیماتی که خودم برای زندگیم گرفتم و خیلی از اونها هم به تصمیماتی که بقیه برای من گرفتن و حتی من رو لایق این ندونستن که دلیلی برای این کارها و تصمیمات ارائه بدن! اما چیزی که مسلمه اینه که دو روز زندگی هم اگر بخواد به بد بودن بگذره که دیگه چیزی از اون باقی نخواهد موند. تجربیات این یک سال به جای خود، با ارزش و شاید حتی ناب؛ اما با تمام احترام به این یک سال، باید اون رو از تقویم زندگیم حذف کنم. روزهای بین بهمن 1390 تا دی 1391 (کارای خدا میشه سال 2012!) برای من حکم اون لحظات قبل از تحویل سال توی روز یکم فروردین رو داره که جزو جایی حساب نمیشه. یا شاید مثل لحظاتی از زندگی که انسان ممکنه کما رو تجربه کنه اما بعدترها چیزی ازش به یاد نمیاره.
از موفق شدن توی این کار اطلاع دقیقی ندارم، حتی نمیدونم ارتباطم با آدمهای این یک سال رو میتونم شیفت بدم به حالتی که قبل از اون داشتم یا نه، اما چیزی که برای خودم مهمه اینه که زندگی در جریانه و برنامههای آتی قطعاً مستقل از این بازة خاص خواهد بود.
سلام به همون زندگی قبلی که "تعقل" در تک تک تصمیماتم دخالت مستقیم میکرد و خداحافظ به حرکات "خرکی"ای که عقل از همون اول زیر حکم اون مهر عدم موفقیت زده بود اما یه حسی میگفت باید انجام بشه. و نهایتاً سلام دوباره به یک زندگی "علی" وار، دقیقا همون چیزی که به درست یا غلط همه علی رو با اون میشناسن.
از موفق شدن توی این کار اطلاع دقیقی ندارم، حتی نمیدونم ارتباطم با آدمهای این یک سال رو میتونم شیفت بدم به حالتی که قبل از اون داشتم یا نه، اما چیزی که برای خودم مهمه اینه که زندگی در جریانه و برنامههای آتی قطعاً مستقل از این بازة خاص خواهد بود.
سلام به همون زندگی قبلی که "تعقل" در تک تک تصمیماتم دخالت مستقیم میکرد و خداحافظ به حرکات "خرکی"ای که عقل از همون اول زیر حکم اون مهر عدم موفقیت زده بود اما یه حسی میگفت باید انجام بشه. و نهایتاً سلام دوباره به یک زندگی "علی" وار، دقیقا همون چیزی که به درست یا غلط همه علی رو با اون میشناسن.
۱۳۹۱ دی ۱۷, یکشنبه
لیلیِ منم رفت ...
مونا میگه: مدتیه اون علی ِ تیکه بنداز ِ توی دانشگاه نیسی
و علی فقط تونست لبخندی از نوع کمی تلخ تحویل بده، اما دلش میخواست بگه تنها دلیلش اینه که اجرا کردن دستورالعمل زیر رو بلد نبود/نیست/نخواهد بود!
"از همین میترسم. به یه چیزی یا کسی عادت میکنی، اونوقت اون چیز یا اون کس قالت میگذاره. اون وقت دیگه چیزی برات باقی نمیمونه! میفهمی چی میخوام بگم؟ اونهایی رو که میگذارن و میرن رو دوست ندارم. اینه که اول خودم میگذارم میرم. این جوری خاطر جمع تره."
مرتبط: سینا حجازی - لیلی (بشنوید)
و علی فقط تونست لبخندی از نوع کمی تلخ تحویل بده، اما دلش میخواست بگه تنها دلیلش اینه که اجرا کردن دستورالعمل زیر رو بلد نبود/نیست/نخواهد بود!
"از همین میترسم. به یه چیزی یا کسی عادت میکنی، اونوقت اون چیز یا اون کس قالت میگذاره. اون وقت دیگه چیزی برات باقی نمیمونه! میفهمی چی میخوام بگم؟ اونهایی رو که میگذارن و میرن رو دوست ندارم. اینه که اول خودم میگذارم میرم. این جوری خاطر جمع تره."
خداحافظ گاری کوپر
رومن گاری
مرتبط: سینا حجازی - لیلی (بشنوید)
۱۳۹۱ دی ۱۵, جمعه
پازل هیجان
بعضی از چیزا هست توی این مملکت، که وقتی از دور بهش نگاه میکنی و تصمیم میگیری بری سراغش به نظر میاد هیچ مشکلی نداره، اما وقتی باهاش درگیر میشی میبینی که قضیه خیلی هم امنیته حتی! یکی از این موارد خیلی ساده خرید پازلهای خارجیه. نکته اول که در مراجعه به همه فروشگاهها مشاهده خواهید کرد اینه که پرترة خانمها حتی اگر دارای لباس پوشیده هم باشن یافت نمیشه. دلیل این مسئله هم خیلی سادهس و به ادارة اماکن مربوط میشه. البته شما کافیه کمی با فروشنده گرم بگیرین و اعلام کنین دنبال طرحهای "قشنگتر" از چندتا منظره و برج ایفل و اینا هستین که در این حالت فروشنده به صورت تیپیکال و خیلی ملو نگاهی به چپ و راست بیرون مغازه میکنه، کرکرهها رو تا نصفه پایین میکشه و زیر نور چندتا شمع و با ترس و لرز چندتا طرح از پستوی مغازه در میاره و به شما نشون میده (قاعدتاً با مقدارکمی! بزرگنمایی).
هرچند این طرحهای ممنوعه به خودی خود انصافاً قشنگ و چشم نواز هستن، اما مشکل از جایی شروع میشه که یک طرح اینترنتی چشم شما رو گرفته باشه و در به در دنبال اون باشید اما به دلیل داشتن "جنبههای جنسی" که به نقاشی از یک بوسه عاشقانه اطلاق میشه! ورود و انبار کردن و فروش و حتی خرید هم جرم محسوب بشه.
در اینجور مواقع شما نباید از بازار عادی امیدی به کمک داشته باشید و مجبور به ورود به بازار زیرزمینی هستید. توی این بازار که معمولاً به صورت اینترنتی و یا چمدانی اداره میشه شما میتونید سفارش خرید هر مدل و طرحی رو به فروشنده بدید حتی اگر واقعاً مشکلات اخلاقی توی تصاویرش وجود داشته باشه! در صورتیکه پازل مورد نظر شما در انبار خانگی طرف موجود باشه امید این هست که بعد از واریز مبلغ مربوطه، فروشنده غیبش نزنه، جنس درست رو تحویل بگیرید و در صورت ارسال پستی ایدهآل، به مناسبت مورد نظر برسونید. و البته لازم به ذکر نیست که قیمت تمام شده در این حالت حدود دو برابر قیمت جهانی اون خواهد بود. برآورده نشدن هرکدوم از این پیش شرطها شما رو مجبور خواهد کرد که به دنبال هدیة دیگری بگردید و یا لااقل طرح رو عوض کنید.
خریدن پازل هم مثل تمام فعالیتهای روزمرة دیگه در داخل کشور هیجان خاص خودش رو داره که باعث میشه زندگی از یکنواختی خارج بشه. هیجانی که بلاد کفر از اون بیبهرهان و همین باعث میشه یک زندگی سرد و کسل کننده رو تجربه کنن!
طرحی که چشم من رو گرفت
سه تا از معتبرترین تولید کنندگان پازل دنیا:
هرچند این طرحهای ممنوعه به خودی خود انصافاً قشنگ و چشم نواز هستن، اما مشکل از جایی شروع میشه که یک طرح اینترنتی چشم شما رو گرفته باشه و در به در دنبال اون باشید اما به دلیل داشتن "جنبههای جنسی" که به نقاشی از یک بوسه عاشقانه اطلاق میشه! ورود و انبار کردن و فروش و حتی خرید هم جرم محسوب بشه.
در اینجور مواقع شما نباید از بازار عادی امیدی به کمک داشته باشید و مجبور به ورود به بازار زیرزمینی هستید. توی این بازار که معمولاً به صورت اینترنتی و یا چمدانی اداره میشه شما میتونید سفارش خرید هر مدل و طرحی رو به فروشنده بدید حتی اگر واقعاً مشکلات اخلاقی توی تصاویرش وجود داشته باشه! در صورتیکه پازل مورد نظر شما در انبار خانگی طرف موجود باشه امید این هست که بعد از واریز مبلغ مربوطه، فروشنده غیبش نزنه، جنس درست رو تحویل بگیرید و در صورت ارسال پستی ایدهآل، به مناسبت مورد نظر برسونید. و البته لازم به ذکر نیست که قیمت تمام شده در این حالت حدود دو برابر قیمت جهانی اون خواهد بود. برآورده نشدن هرکدوم از این پیش شرطها شما رو مجبور خواهد کرد که به دنبال هدیة دیگری بگردید و یا لااقل طرح رو عوض کنید.
خریدن پازل هم مثل تمام فعالیتهای روزمرة دیگه در داخل کشور هیجان خاص خودش رو داره که باعث میشه زندگی از یکنواختی خارج بشه. هیجانی که بلاد کفر از اون بیبهرهان و همین باعث میشه یک زندگی سرد و کسل کننده رو تجربه کنن!
طرحی که چشم من رو گرفت
سه تا از معتبرترین تولید کنندگان پازل دنیا:
اشتراک در:
پستها (Atom)